لیست اختراعات سميه ابراهيمي باروق
ضايعات نخاعي (SCI) با از دست رفتن سلول هاي عصبي مشخص مي شوند كه بدنبال آن از دست رفتن عملكرد و ناتواني خواهد بود و اغلب منجر به فلج جزيي يا كامل مي شود و در امريكا سالانه 12000 نفر دچار SCI مي شوند. سيستم اعصاب مركزي نقش بسيارمهمي درحيات موجودات زنده ايفا مي كند وآسيب دراين سيستم، درانسان وبقيه پستانداران تقريباجبران ناپذيراست و باعث از كار افتادگي شديد اندامها و بعضي از ارگانها مي شود. سلولهاي عصبي كه جزءاصلي اين سيستم به شمارمي روند بعدازتولد قادر به تقسيم شدن نيستند و اين امرمشكل ترميم بافت عصبي راتشديد مي نمايد، درحالي كه سلولهاي گليال دربافت عصبي قدرت تقسيم خود را حفظ مينمايند. پيوند بافت عصبي بسيار پيچيده است و داراي مشكلاتي مي باشد از جمله پيوند بافت عصبي بصورت هتروگرافت بد ليل صدمه ديدن سد مغزي-خوني مشكل بنظر مي رسد در صورتيكه در بافتهايي مانند استخوان و... اين نوع پيوند امكان پذير است ، حياتي بودن بافت عصبي و مقدار محدود آن ، شانس پيوند اتوگرافت را بسيار كم مي كند همچنين مشكل ديگر در ضايعات عصبي ، ترشح مواد ممانعت كننده در ترميم بافت عصبي است كه در مايع بين سلولي موجود در اطراف سلولهاي عصبي ترشح مي شود. سلولهاي بنيادي جنيني و سلولهاي بنيادي مغز استخوان و سلول هاي بنيادي عصبي بعنوان كانديدا در سلول درماني ضايعات نخاعي پيشنهاد شده اند. اما سلولهاي بنيادي جنيني به علت مشكلات اخلاقي و امكان توليد تومور در بدن فرد دريافت كننده، كانديداهاي مناسبي بشمار نمي آيند. همچنين سلولهاي بنيادي مغز استخوان نيز محدوديتهاي مختلفي را تاكنون از خود نشان داده اند كه عبارت است از: تبديل به سلول استئوكلاست، از دست دادن قدرت تمايز در سنين بالا ، توليد جمعيت سلولي بسيار متنوع و ... اخيرا حضور سلولهاي بنيادي در لايه هاي مختلف رحم با استفاده از ايمنوهيستوشيمي و شناسايي ماركرهاي مختلف بخصوص CD146 و CD90 به اثبات رسيده است و از آنجايي كه يكي از مهمترين فاكتورها در سلول درماني ، سهولت دستيابي به سلولهاي بنيادي ميباشد، و با توجه به اينكه خاصيت تبديل سلولهاي بنيادي رحم به سلولهاي ديگري مانند كندروسيتها و استئوبلاست به اثبات رسيده است، امكان تبديل اين سلول بنيادي را به سلولهاي شوان مورد بررسي قرار دهيم. با توجه به سهولت دستيابي به اين سلول بنيادي، امكان استفاده از آن حتي در سنين بالا، عدم تومورزايي ، داشتن جمعيت سلولي خالصتر نسبت به سلولهاي بنيادي مغز استخوان و سرعت تكثير بيشتر، تا كنون از ظرفيت هاي بالاي اين سلول ها در درمان ضايعات سيستم اعصاب مركزي استفاده نشده است. شوان سلولي تمايز يافته در سيستم عصبي محيطي است كه وظيفه ساخت غلاف ميلين بر روي نورون ها را به عهده دارد. از اين سلولها مي توان در جلوگيري از از دست رفتن بافت نخاع و رشد آكسون و ترميم نسبي غلاف ميلين استفاده كرد. تحقيفات بهبود بازسازي عصبي با بيوند سلولهاي شوان را نشان داده اند. لذا بر آن شديم كه با استفاده از كشت سه بعدي سلول هاي شوان تمايز يافته از سلول هاي بنيادي اندومتريوم، بافت عصبي نخاع را توليد كنيم. بر اين اساس سلول هاي اندومتريال را در محيط دو بعدي و سه بعدي درون فيبرين با فاكتورهاي تمايزي تمايز داده و ميزان تمايز با بررسي ماركرهاي تمايزي S100 و P75 با روش ايمنوسيتوشيمي مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان دهنده تمايز سلول هاي اندومتريال به سلول هاي شوان بود.
ضايعات نخاعي (SCI) با از دست رفتن سلول هاي عصبي مشخص مي شوند كه بدنبال آن از دست رفتن عملكرد و ناتواني خواهد بود و اغلب منجر به فلج جزيي يا كامل مي شود و در امريكا سالانه 12000 نفر دچار SCI مي شوند(1). سيستم اعصاب مركزي نقش بسيارمهمي درحيات موجودات زنده ايفا مي كند وآسيب دراين سيستم، درانسان وبقيه پستانداران تقريباجبران ناپذيراست و باعث از كار افتادگي شديد اندامها و بعضي از ارگانها مي شود. سلولهاي عصبي كه جزءاصلي اين سيستم به شمارمي روند بعدازتولد قادر به تقسيم شدن نيستند و اين امرمشكل ترميم بافت عصبي راتشديد مي نمايد، درحالي كه سلولهاي گليال دربافت عصبي قدرت تقسيم خود را حفظ مينمايند(1و2). پيوند بافت عصبي بسيار پيچيده است و داراي مشكلاتي مي باشد از جمله پيوند بافت عصبي بصورت هتروگرافت بد ليل صدمه ديدن سد مغزي-خوني مشكل بنظر مي رسد در صورتيكه در بافتهايي مانند استخوان و... اين نوع پيوند امكان پذير است ، حياتي بودن بافت عصبي و مقدار محدود آن ، شانس پيوند اتوگرافت را بسيار كم مي كند همچنين مشكل ديگر در ضايعات عصبي ، ترشح مواد ممانعت كننده در ترميم بافت عصبي است كه در مايع بين سلولي موجود در اطراف سلولهاي عصبي ترشح مي شود(2و3). شوان سلولي تمايز يافته در سيستم عصبي محيطي است كه وظيفه ساخت غلاف ميلين بر روي نورون ها را به عهده دارد. سلول هاي شوان در ترميم ضايعات نخاعي بكار ميروند و پتانسيل تحريك به رشد انتهاي آكسونهاي عصبي آسيبديده را در سلسله اعصاب مركزي دارا مي باشند(4). سلول هاي اندومتريال به عنوان منبع جديد سلولي از نوع سلول هاي مزانشيمي در محيط دو بعديكشت داده شدندو همزمان مورد هم كشتي با سلول هاي شوان قرار گرفتهو به سلول هاي عصبي تمايز داده شدند و ميزان تمايز با بررسي ماركرهاي تمايزي GFAP و NF و Olig2 و TUJ1 با روش ايمنوسيتوشيمي مورد بررسي قرار گرفت. نتايج نشان دهنده تمايز سلول هاي اندومتريال به سلول هاي عصبي بود. تا كنون تمايز سلول هاي بنيادي اندومتريال به سلول هاي عصبي همراه با هم كشتي سلول هاي شوان گزارش نشده است و اين اولين گزارش از تمايز اين سلول ها مي باشد.
موارد یافت شده: 2